بیدل بیدگلی

ساخت وبلاگ
(( آشنایی با فرهنگ های همجوار در دوره پارینه سنگی ))این مقاله گرفته شده از وبلاگ باستان شناسی در عمل وابسته به گروه باستانشناسی مجتمع آموزش عالی نیشابور می باشد .‌که در آذر ماه سال ۱۳۸۹ منتشر شده است .برداشت و تبین: فرشته اتابکی، محسن خدادی گرپی و سپیده هدایتی زادهبرای مقدمه و طرح مباحث مربوط به عصرسنگ محیط و چشم انداز طبیعی آغاز مناسبی است. وابستگی چند جانبه و رابطه تنگاتنگ انسان دوره پارینه سنگی با محیط طبیعی سبب این پیشنهاد است. ابتدا باید گذری مختصر به شرایط محیطی و وضعیت کلی زمین در دوره مذکور داشته باشیم. دلیل ارجاع و تکیه بر مسائل محیطی کمبود و در مواردی نبود اطلاعات دیگر(از جمله بقایای انسانی در خاور نزدیک و نهشته های فرهنگی کاوش شده ) در چشم انداز ها و بافتارهای پارینه سنگی است.سیال بودن گونه های انسانی دوره پارینه سنگی که احتمالا این نیز می تواند نشأت گرفته از تغییرات محیطی بوده، باعث بوجود نیامدن مکانهایی برای استقرارهای طولانی مدت دائم یا حتی نیمه دائم شده است. بر همین اساس(نبود شواهد کافی) باید از ارائه دیدگاههای مطلق در مورد انسان عصر سنگ و فرهنگش به طور جدی پرهیز کرد. البته به معنای بی ساختار بودن پژوهش های پارینه سنگی نیست.طبق بررسی زمین شناسان مانند مطالعه بر روی قدیمیترین رسوبات کف اقیانوسها و مطالعه سنگهای کهن،عمر کره زمین را بالغ بر 8/4 میلیارد سال تخمین زده اند و آن را به چند دوره تقسیم نموده اند. در این میان یکی از دوره ها زمین شناسی که برای باستانشناسان و انسانشناسان از اهمیت بیشتری برخوردار است، دوره سوم زمین شناسی یعنی سنوزئیک(عصر پستانداران) است. در این دوره خزندگان غول پیکر و به طور کلی دایناسورها که مدتها بر روی زمین احتمالا گونه مسلط بودند نابو بیدل بیدگلی...
ما را در سایت بیدل بیدگلی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pahlevanyo بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 22:07

به مناسبت یازدهمین سال در گذشت شاعر توانمند معاصر استاد محمد عظیمی بیدگلیبیستم تیرماه ۱۳۹۱ ، یادآور حادثه ای تلخ برای جامعه ادبی آران و بیدگل است .در این روز ، استاد محمد عظیم زاده بیدگلی متخلص به عظیمی پس از یک دوره بیماری آخرین غزل زندگی اش را سرود و به سرای ابدیت کوچید .بی تردید مرگ او برای اهالی شعر و ادب تلخ و ضایعه ای دردناک بود .امروز یازدهمین سالروز وفات استاد محمد عظیمی (عظیم زاده) بیدگلی است. کسی که پهلوان شاعران خطه‌ی کویری آران و بیدگل بود. او که از ۱۰ سالگی سرودن را آغاز کرده بود، همیشه با گشاده رویی از مهمانان خانه‌ی ساده و آرامَش پذیرایی می‌کرد و برای هر کس که از او می‌خواست، بی تکلف از اشعارش می‌خواند.استاد عظیمی در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در محله توی ده بیدگل چشم به جهان گشود. او فرزند ارباب احمد بود و نسبش به حاج عبدالعظیم بیدگلی، از علمای قرن ۱۲ هجری و از شاگردان میرزای قمی، سید رشتی، میرزای قمی و فاضل نراقی برمی گشت که به درجه اجتهاد نیز نائل شده بود. وی اشعار بسیاری را از انوری، خاقانی، نظامی، حافظ، منوچهری، سعدی و… در خاطر خود حفظ کرده بود. تسلط این استاد گران قدر بر عروض و فنون شعری علی رغم سواد مکتب خانه‌ای‌اش، به حدی بود که همواره دیگران را به حیرت وا می‌داشت. برخی به خاطر این ویژگی به او لقب «صباحی دوم» داده‌اند.محمد عظیمی علاوه بر شعر در ورزش باستانی هم استاد بود و به خاطر سابقه‌اش در این رشته، او را پهلوان صدا می‌کردند. استاد همیشه کباده و میل‌های سنگین و تخته شنو را در کنار کتاب‌هایی که در کتابخانه‌ی پربارش داشت، گوشه اتاق نگه می‌داشت. او معتقد بود ورزش علاوه بر این که سلامتی او را حفظ کرده، در شعرش نیز اثرگذار بوده است. نقل شده که او یک بار ۲ هزار بار بیدل بیدگلی...
ما را در سایت بیدل بیدگلی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pahlevanyo بازدید : 48 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 22:07

سوگ سروده یازدهمین سال درگذشت شاعر گرانقدر استاد محمد عظیمی بیدگلی اَختری در سپهر معانی ماند ، ناگه ز پرتو فشانیمهر عرفان و ایمان ، عظیمی در سپهر ادب جاودانیاو که آیینه دار سخن بود بود سرمایه نکته دانیهر زمان دست اندیشه اش داشت کلک سحر آفرین معانینغمه در نغمه اشعار نابش داشت اندیشه ی خسروانیبود ابیات ناب غزلهاش آتش عشق را ترجمانیطبع توفانی و آن لطافت شاهدش دلبری آسمانیسروها در قصیده برافراشت که بهارش نگردد خزانی نظم او نقش گل های قالی شعر او طرح ارژنگ مانیبود در خط شعر کهن سخت هم بدان شیوه در نغمه خوانی مقتدایش به بزم خراسان شد منوچهری دامغانی راه اغراق را کی سپارم خوانمش گر صباحی ثانی آه و صد آه دیگر نخواند با غزل نغمه ی آسمانیروزگارا به خسران دچاری تا که تو قدر گوهر ندانیدر میان اساتید امروز دیگر از او نیابی نشانیرفت از پیش یاران سبکبالبیگمان خسته از زندگانی "بیدل" غم زده سرد و خاموش چهره از خون دل ارغوانی مدّتی می‌شود کز فراقش شِکوه دارد ز بی همزبانیمی‌سراید به آوای محزون وصف گنجینه‌ای شایگانی زین مصیبت نداند چه گوید خامه هم مانده از ناتوانیخواهد از درگه حق که مولا در بهشتش کند میزبانی# -- سروده -- علیرضا پهلوانی بیدگلی(بیدل مهرآیین)۲۴ تیرماه ۱۳۹۱ + نوشته شده در سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ ساعت 14:2 توسط علیرضا پهلوانی  |  بیدل بیدگلی...
ما را در سایت بیدل بیدگلی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pahlevanyo بازدید : 48 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 22:07